احسان الله بيات کيست ؟
راد مرد راد مرد

توفصل يادگاري درسخاوت

تودشت بيکراني درشجاعت

به هرجا قصه ي ازبينوايست

شتاباني تو اي  مرد  نجا بت .

قال الله الحكيم : اءما من اءعطى واتقى و صدق بالحسنى فسنيسره لليسرى ليل : آيه 7 – 5-
اما هر كس عطا و سخاوت كرد و پرهيزكار شد و به نيكوئى تصديق كرد، البته كارش را سهل و آسان مى گردانيم.

 قال رسول الله صلى الله عليه و آله : لايصلح لدينكم إ لا السخاء و حسن الخلق.

صلاح و سازگارى دينتان جز با سخاوت و خوش اخلاقى نباشد.
شرح كوتاه :سخاوت از اخلاق انبياء و ستون ايمان است و شعاع نور يقين است ، پيامبر فرمود (اولياء خدا از جهت فطرت و ذات سخى هستند) پس مؤ من براى شباهت به اين فضيلت ، با همت عالى به بذل و بخشش آنهم در راه خدا به مستحقان و خويشان و امثال اينها بپردازد.
بهتر است سخاوت تعلق بگيرد به چيزى كه مورد علاقه انسان است . مانند خوردنيها و پوشيدنيها و اموال و... و در عطاء هيچ منت بر قابل نگذارد و خود را همانند امانت دار ببيند كه اينها از خداست و به اهلش مى رسد و از بخل و نگه داشتن امانات الهى دورى كند، كه گذاشتن براى بعد از خود معلوم نيست نفعى داشته باشد و ورثه آيا بجا مصرف كنند يا نه ؟! برگرفته ازنشريه غدير.

شور انگيزترين شكوفه ها
در روياي سركش خورشيد
زخم ساليان ما را
در سبدي به وسعت دنيا
و به پهناي باورمان
در دشت آسمان خيال
پرواز ميدهند. ..
ستارگان ، چادر شب را
به انتظار تو
در لفافي از مخمل سياه
پيچانده اند.
و اينك ، تويي
كه بر انگاره سياه شب
سپيده را فرياد ميكني.
اي يار ، اي هميشه سبز

بيا ببين  كه دست نوازشگري در انتظار ماست.؟؟؟

قال الله الحكيم : ان تبدواالصدقات فنعما هى  -بقره : آيه 270

اگر به مستحقان آشكار انفاق صدقات كنيد كارى نيكوست .

قال رسول الله صلى الله عليه و آله : تصدقوا و لو بتمرة

صدقه بدهيد اگر چه به يك دانه خرما باشد.

شرح كوتاه :صدقه دو نوع است : يكى در پنهانى كه سيره ائمه بوده است و سبب دفع فقر و طولانى شدن عمر مى شود و هفتاد نوع مردن بد را از زمين مى برد و غضب رحمان را خاموش مى كند . ديگر صدقه آشكارا است كه موجب زيادى رزق مى شود و پشت شيطان را مى شكند . نكته مهم اينست كه در صدقه كميت و زيادى پول و لباس و خوراك معيار كمال نيست بلكه نيت خالص و كيفيت آن شرط كمال است .پيامبر گاهى كه پول نداشتند صدقه بدهند لباس خود را مى دادند و سفارشمى كردند كه روز خود را با صدقه شروع كنيد كه موجب بيمه شدن مى شود.برگرفته ازنشريه غدير.

راستي اين حقيقت چيست که ما آن را حتي از زبان پير و جوان، از زبان مرد و زن، از زبان مردمان مختلف جهان و به زبان هاي گوناگون مي‌شنويم اما گاه کمتر در باره‌اش مي‌انديشيم. از همان کودکي، پدر و مادرها به فرزندان خود مي گويند که انسان بايد دنبال حقيقت باشد، حقيقت را بگويد و زندگي حقيقي، دوستان حقيقي، عشق حقيقي و سعادت حقيقي داشته باشد.  آدم از خود مي‌پرسد اگر اين حقيقت يک ظرف باشد، چه چيزي بايد محتواي آن را تشکيل بدهد که مردم دنيا با هر مسلک و مرام، با هر نژاد و فرهنگ با هر شرايط جغرافيايي، نه تنها آرزوي داشتنش را در سر بپرورانند بلکه تلاش کنند تا در حد امکان و توان، به آن وفادار بمانند و از داشتن آن مغرور و مفتخر باشند. حتي حافظ از همين حقيقت حرف مي‌زند اما به شکل زيرکانه‌اي چوب بر مي دارد و برتن هفتاد دو ملت جهان مي‌کوبد و مدعي مي‌گردد که آن‌ها از جمله‌ي گم‌کردگان گوهر حقيقتند و گرنه چرا بايد هريک بيان خاصي در معرفي آن داشته باشند و با يکديگر به جدال برخيزند.

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون نديدنــد حقيقت، ره افسانه زدند

حقيقت از آن گوهرهاست که همه‌ي ملت هاي جهان، دوست دارند افتخار داشتن و يا نزديک شدن به آن‌ را از آن خود سازند. به نظر مي‌آيد که حقيقت در هرزبان و فرهنگي که به سراغش برويم، از چنان ارج و اعتباري برخوردار است که حتي راويان دروغ و  دغل نيز، آرزومندند که در آن جامه ظاهر گردند تا اگر به دليل نکرده‌کاري‌هايشان، اعتباري براي خود به دست نمي‌آورند، دست کم آن اعتبار دروغين ديرين را از کف ننهند. حتي زماني که انسان‌ها در مجادلات نوشتاري و کلامي خويش، حاضرند بسياري از سختي‌ها را برخود هموار سازند اما به نداشتن حق و يا فاصله داشتن از حقيقت متهم نشوند، بازتاب اين نياز شگفت انسان به اين گوهر ناديدني و لمس‌ناکردني است. اگر کمي در سرزمين اين تمايل به حق و حقيقت تأمل کنيم شايد دريابيم که بسياري از انسان‌ها با همه‌ي دغلکاري‌ها و نادرستي‌هاي رفتاري، به کمي حرمت، به کمي اعتبار، به کمي محبت نيازمندند. مي شود کمي گرسنه ماند، مي‌شود کمي از سرما لرزيد، مي شود کمي در هواي گرم عرق ريخت و هيچ نگفت اما نمي شود انسان بود و از همه گونه ارزش انساني در حضور ديگران خالي تصور شد. اين درد را نه به سادگي مي‌توان درمان کرد و نه مي‌توان حتي با قرص مُسکًن آرامش ساخت. شايد که چشم اسفنديار آدميان و يا پاشنه ي آشيل آنان همين نياز غير قابل انکار به تأييد ديگران و جلب حرمت و محبت آنان باشد. نزديکي به حقيقت حتي در بافت کلام، ادعاي داشتن حقيقت حتي در حرف، اگر چه براي مدتي کوتاه، مي‌توان آن راز جادويي زندگي آدمي و نياز عميق او را بازگوسازد.

شايد اين گفته‌ي يکي از فلاسفه‌ي چين با همين موضوع بي‌ارتباط نباشد که گفته بود: « اين انسان است که به حقيقت ارزش مي‌بخشد نه حقيقت به انسان » اما واقعيت آنست که هنوز انبوهي از انسان‌ها در اين تصورند که اين حقيقت است که به آن‌ها اعتبار و احترام ارزاني مي‌دارد. و اين، آن تضاد شگفت‌آوري است که زندگي انسان در همه‌ي دوران هاي تاريخ از آن جدايي‌ناپذير بوده‌است.

در روزگار ما كم نيستند كساني كه هنوز حقيقت ذهني خويش را چنان مطلق مي‌پندارند كه هر پديده‌ي ديگري را جز آن دروغ محض مي‌‌دانند. هنوز ما در جهاني زندگي مي‌‌كنيم كه اختلاف بر سر باورهاي ريز و درشت آدمها، موجب شکل‌گيري نفرت و كشتار در گستره‌‌اي به وسعت همه‌ي جهان است.  اعتقاد اين گروه از انسانها به يك دريافت محدود و کم‌رنگ، زمينه‌ي ذهني و رفتاري آنان را براي نپذيرفتن، هجومبردن و به ويراني كشيدن باورهاي ديگران بسيار راحت‌تر ساخته‌است.

بااين اصل خواستم که حقيقت خدمات انسان دوستانه احسان الله بيات وکتمان حقيقت که ازجانب چند اچنبي پرست پيرامون کمکهاي وطن دوستانه موصوف جريان دارد مکثي مختصرنمايم .

گفته ميشود که آقاي بيات پول کشورهاي خارجي رادرافغانستان بمصرف ميرساند . اگرفرض کنيم که اين تبليغات دقيق باشد ، پس صد آفرين وهزاررحمت خدابروي بادکه پول خارجي هارا به مردم ستمديده اش توزيع وگرسنگان را مدد وبيماران را ياري ميرساند .

نه مانند مفتخواران وماجراخواهان که پارچه نان دست يتم وبيوه وطن را ربوده وخانه وکاشانه شانرا بخاک يکسان نموده است . زمانيکه من پاي تلويزيون ، آقاي بيات را ميبنم که درمغاره هاي باميان گرسنه اي را درآغوش ميفشارد ويتم بيوه اي را نوازش پدرانه نموده پول ، لباس ، اثاثيه منزل وآردوروغن توزيع مينمايد نميتوانم ازريزش اشکم جلوگيري نمايم .

توفصل يادگاري درسخاوت

تودشت بيکراني درشجاعت

به هرجا قصه ي ازبينوايست

شتاباني تو اي  مرد  نجا بت .

از حاتم طائى سئوال كردند: از خود كريم تر ديده اى ؟ گفت : ديدم گفتند: كجا ديده اى ؟ گفت : وقتى در بيابان مى رفتم به خيمه اى رسيدم ، پيرزنى در آن بود و بزغاله اى پشت خيمه بسته بود . پيرزن نزد من آمد و مرا خدمت كرد و افسار اسبم را گرفت تا فرود آمدم . مدتى نگذشت كه پسرش آمد و با خوشحالى تمام از احوال من سئوال كرد .  پيرزن پسرش را گفت : برخيز و براى مهمان وسايل پذيرايى را آماده كن ، آن بزغاله را ذبح كن و طعام درست نما .پسر گفت اول بروم هيزم بياورم ، مادرش گفت تا تو به صحرا بروى و هيزم بياورى دير مى شود و مهمان گرسنه مى ماند و اين از مروت دور باشد.
پس دو نيزه داشت آن دو را شكست و آن بزغاله را كشت و طعام ساخت و نزدم بياورد.
چون تفحص از حال ايشان كردم جز آن بزغاله چيز ديگرى نداشت و آن را صرف من كرد.
پيرزن را گفتم : مرا مى شناسى گفت : نه ، گفتم : من حاتم طائى هستم ، بايد به قبيله ما بيايى تا در حق شما پذيرايى كامل كنم و عطايا به شما بدهم !
آن زن گفت : پاداش از مهمان نگيريم  و نان به پول نفروشيم ؛ از من هيچ قبول نكرد؛ از اين سخاوت بى نظير دانستم كه ايشان از من كريم ترند . برگرفته ازنشريه غدير.

شکوه مکن دژم مشو يار ز راه می رسد
رنج فراق طی شود مهر به ماه می رسد
یوسف من مکن گله از غم و درد بی کسی
قافله پشت قافله بر سر چاه می رسد
ای به عزیزی آشنا بیم چه داری از بلا
هر که نترسد از خطر زود به جاه می رسد
غمزده از خزان مشو غنچه ز شاخه می دمد
نوبت بانگ بلبلان خواه نخواه می رسد
ناله ی بی سبب مکن شکوه ز تیره شب مکن
از سخنم عجب مکن  وقت پگاه می رسد
های به غم نشستگان
 مژده دهم به خستگان
جانب دل
شکستگان  لطف خدا  می رسد
پای بکوب و کف بزن عود بساز و دف بزن
شکوه مکن د
ژم مشو يار زراه می رسد .؟؟؟

مادر حاتم طائى به نام )عتبه دختر عفيف ( زنى بخشنده بود و تمام اموال خود را به مستحقان مى داد .وقتى برادران او كار او را ديدند كه اموال را به صدقات مى داد، او را از تصرف دارائى خود بازداشتند و گفتند: اموال را تلف مى نمائى و اسراف مى كنى .

در مدت يكسال ، او را چيزى ندادند، چون يكسال بگذشت گفتند: او از ندارى رنج بسيار ديده ، حالا بعد از اين ممنوعيت در خرج كردن اموال معتدل و زياده روى نمى كند.

يك رمه شتر را به او دادند تا از آن استفاده ببرد. در همان وقت زنى از )هوزان ( كه قبيله اى بزرگ بود، به خدمت مادر حاتم آمده و طبق گذشته از او اطعام و اكرام طلب كرد.

مادر حاتم همه آن رمه شتر را به او بخشيد و گفت :

در اين مدت (يكسال ) رنج و بى مالى كشيدم ، با خود عهد كردم هر چه بدست آوردم آنرا به صدقه به سائلان و مستحقان و محرومان عطا كنم ! برگرفته ازنشريه غدير.

درکشورما هرزمان که فرزند خدمتگاري ازصدق وصفاي قلبي اش کمرخدمت به ميهن والتهام دردهاي بي پايان مردم ستمديده وطن بسته است سيه کاران سنگ دل ، جفاپيشه گان ستم کارومزدوران بيگانه صفت باهياهوي دودمنشانه ، با تبليغات رذيلانه وبا توطئيه هاي نامردانه اين دست هاي مهربان ، اين قلب هاي رووف واين قامت هاي استواررا شکستانده اند .

سه دهه ميشود که افغانستان درآتش ميسوزد، کشوربه ويرانه تبديل شد، مردم آواره وسرگردان ازشهربه شهري وازکشوربه کشوري درپي تهيه ي لقمه ي نان وزندگي شباروزي سرگردان اند . اما دشمنان سوگند خورده وطن با گذشت هرروزدرپي دسيسه ونيرنگ ودرانتظارعروج قدرت ، دست ازهيچ جرم وجنايت دريغ نکرده وبه سرمايه که ازچوروچپاول دارائي مردم وثروت ميهن بدست آورده است مي افزايند .

باشکست طالب وتروريستان بين المللي واستقرارحاکميت درافغانستان انجينراحسان الله  <

ولي اين سيه دلان بايد بدانند که به قول معروف نميشود آفتاب را با دوانگشت پنهان کرد . ويا حقيقت که چون آينه درمقابل مردم قراردارد ، کتمان نمود .

بارها ازطريق وسايل اطلاعات جمعي ديده وخوانده ايم که آقاي بيات مردانه وسخاوتمندانه درگوشه گوشه کشوربه داد مظلومين ومحرومين شتافته وپول وسرمايه اش را سخاوتمندانه نثاراين محتاجين ومستحقين نموده وازتک تک آنان بالبخند پدرانه وبا اراده مردانه استقبال نموده با آنان دريک کاسه غذاصرف نموده وتصويرهاي يادگاري گرفته است .

احسان الله  )بيات ) دردايکندي ، درمغاره هاي باميان ، دردشتهاي سوزان قندهار، درسرماي کشنده غوروباغيس ، دردره هاي سربفلک کشيده کنر،در صحراي بي آب وسايه ي نيمروز، درمرزدورافتاده اسلام قلعه وخلاصه  دردامان وادي هاي پامير، هندوکوش ، کوه بابا ، سپين غروهمه نقاط کشور به مردم گرسنه نان وبه بيماران دوا ودرمان وبيمارستان ، به دانش آموزان کتاب ، کتابچه ، قلم ، لباس ومکتب ، به مردم مسلمان ما مسجد وتکيه خانه ، به فرهيخته گان کتاب وکتابخانه ، به ورزشکاران ميدان سپورتي ، ورزشگاه ها واثاثيه سپورتي ، به زندانيان لباس ونان وبه تشنگان بند آب وچاه آب ساخته وداده است .

بنیاد بیات در ماه مبارک رمضان به روزه داران فقیرومحتاج در کابل ویتیم خانه ها وزندانهاي سراسرکشور افطاری تهیه وبه روزه داران تقدیم مینمود تارضای خدا را از طریق رضای بندگان خدا بدست آورد. 

بیات به سیلاب زدگان مرغاب  مساعدت رساند و به مسافران جاده های یخبندان غذا وکمپل رساند.

بیات شخصاً در برف پاکی شاهراه سالنگ درسرمای منفی چهل درجه زیر صفرشرکت جسته و به مسافرین کمک رسانده است.  بیات در باز سازی کشورازسرمایۀ شخصی اش در دور افتاده ترين مناطق کشور به ساختن شفاخانه ها، مکاتب ومساجد پرداخته وحتی ازسرپناه برای زنان بیوه واطفال يتم دريغ نکرده است.

احسان الله بیات در سال 1963 در شهر کابل متولد گردید.

موصوف تحصیلات اشرا در افغانستان به پایان رسانید و ابتداء فاکولته طب را به آرزوی اینکه داکتر طب شود تعقیب نمود، ولی در عوض عازم امریکا گردید و در آنجا تحصیلاتش را در رشته انجنیری به پایان رساند. از آنجائیکه خانواده  بیات در افغانستان صاحب نفوذ شایانی در امور تجارتی بود، همین دلیل باعث گردید تا وی نیز برای آینده خود را آماده ساخته و توانست خود را بحیث یک متشبث موفق در شهر نیویارک امریکا تثبیت نموده و نقش فعلی اشرا در صنعت مخابرات افغانستان بخوبی ایفا نماید.

بدین ترتیب، شرکت مخابراتی افغانستان بیسیم در سال 2001 به اساس نظر و تعهد احسان الله بیات که زادگاهش را در سال 1980 ترک و عازم امریکا شده بود، ایجاد گردید.
در طول جنگ های دهه اخیر در کشور، آقای بیات احساس عظیمی برای دریافت طرق کمک به مردم افغانستان داشت. این احساس و انگیزه باعث شد که آقای بیات بتواند بهترین خدمات مخابراتی را به مردم افغانستان فراهم سازد، که این خدمات نه تنها ارتباط دهنده افغانستان و جهان است بلکه باعث رشد اقتصادی کشور نیز میگردد . احسان الله بیات، یک تجار موفق در امریکا، در سال 2001 میلادی زمانیکه در افغانستان مرحله نوین انکشاف و بازسازی آغاز گردید، به فکر تحقق رویاهایش مبنی بر پیوند مجدد افغانستان با جهان وسیعتر افتاد. الی ماه دسمبر 2001 میلادی شرکت وی در امریکا بنام Telephone Systems International, Inc در جستجوی فروشندگان تجهیزاتی گردید که علاقمند اعمار یک سیستم تلفون در کشوری باشند که تازه از دو دهه جنگ سربیرون آورده بود .

افغان بیسیم برای آغاز فعالیتهایش با مشکلات لوژستیکی، بی ثباتی سیاسی، بی امنیتی و چالشهای محیطی مقابله نمود . علی الرغم مشکلات و سختی ها، بتاریخ 6 اپریل 2002 میلادی حامد کرزی شبکه GSM را با یک صحبت تلفونی بین المللی به کشور جرمنی، افتتاح نمود. فعالیت سیستم فقط در ظرف هفت هفته پس از رسیدن اولین تجهیزات آغاز شد . در کمتر از چهار سال فعالیت، افغان بیسیم موفق شد تا حدود 400000 مشترک را به شبکه خود جلب نماید، که این همه از برکت کیفیت عالی تجهیزات، زیربنا و تکنالوژی آن است.

تجهیزات اضافی شبکه برای توسعه و افزایش ظرفیت شبکه جهت جلب مشترکین بیشتر، در سال 2006 میلادی با آن وصل میگردد . شبکه ی آریانا که به حمایت مالی بنیاد بیات راه اندازی گردیده است.

بنیاد بيات یکی از نهاد های خیریه است، که در فقر زدایی در افغانستان کوشش هایی داشته است.

همچنان وي رياست عمومي تلويزيون آريانارا نيزبعهده دارد که بادعوت ازهنرمندان مهاجردرداخل کشور، گل لبخندرا برلبان هموطنانش مينشاند .

رادیو- تلویزیون آریانا، که دو شبکه به نامهای شبکه رادیو- تلویزیون آریانا، و شبکه جهانی آریانا دارد و ازکابل نشرات میدهد .این شبکه نیزخصوصی میباشد. آریانا آهنگ ها، فلم ها و سریال هندی نشرمینماید. موضع آریانا درقبال حکومت نرمتربوده و اتکاء آن بیشتر روی برنامه های سیاسی است.

اخبارآریانا نسبتاً بیننده زیادی دارد و این شبکه دربرنامه های آموزشی مانند، آموزش کمپیوتر، آموزش زبان آموزش موسیقی و برنامه کودک پیشگام تر و مبتکرترازدیگرشبکه ها بوده است. آریانا درين مدت فرازونشيب هاي زيادي را ازسرگزرانده است .. حقیقت، گلبرگها، سرک بی سر،  سریال هندی " حنا " و اخبارساعت هشت این شبکه ازجمله های برنامه های پربیننده این شبکه میباشند.

پالیسی آریانا درقبال زبانهای دری و پشتو دربرنامه ها همواره مساويانه بوده است و ازهمین لحاظ درولایات پشتون نشین کشورو دربین مهاجرین افغان درپاکستان بینندگان زیادی دارد. آریانا دردعوت ازهنرمندان افغان مقیم خارج ازکشور و راه اندازی کنسرتهای آنان شهرت خاص دارد.

 درضمن این شبکه تلویزیونی همکاررسانه ای شرکت افغان بیسیم ( یکی از شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی آقای بیات) و بنیاد بیات میباشد. گفتنی است شبکه جهانی آریانا که عین برنامه های شبکه داخلی را روی ماهواره دراروپا وآمریکای شمالی به نشرمیرساند، درغرب علاقه مندان زیادی دارد. آریانا را خیلی ها به دلیل رعایت مسایل دینی و مذهبی ( برنامه های دینی، تلاوت قرآن کریم، اذان) تلویزیونی میدانند که با ارزش های اسلامی و دینی افغانستان همخوانی دارد.

احسان الله بيات رئيس اين شبكه سياست نشراتي شان را تقويت وحدت ملي، برادري، رشد افكار عمومي، آگاهي ديني، تقويت سنت هاي مردم، آموزشي، تفريحي وعلمي دانسته و تاكيد نمود كه ما مي خواهيم بهترين ها را ارايه كنيم.

درتظاهرات جوزاي سال گذشته مظاهره کنندگان به تلویزیون آریانا حمله و قسمتي از آن حریق و موتر ضد  گلوله احسان اله بيات را به يغما بردند، موسسه ماین پاکی چور و موسسه پاملرنه حریق و چور می‌گردد.  

تلويزيون آريانا صحنه هاي حمله به دفتر شان و چور و چپاول را مستقيما پخش نموده از پوليس تقاضاي کمک نمودند ولي پوليس اقدامي براي کمک نکرد تا اينکه کارکنان دفتر خود به دفاع پرداخته مانع ورود حمله‌کنندگان جمعيتي به داخل دفتر شدند.  تلويزيون آريانا دو تن را دستگير نموده بودند که بعد برادر يکي ازمقامات بلند پايه کشور شخصا با تفنگچه تهديد کرده آندو را نجات داد. اين تلويزون فلم اين صحنه را نيز در اختيار دارد.

پسر ى نزد پيامبر آمد و گفت : اى پيامبر خدا پدرم از دنيا رفته و خواهر و مادر هم دارم ، آنچه خداوند به شما عنايت فرموده به ما كمك كن .
پيامبر به بلال فرمود: برو به خانه ما گردش كن هر چه غذا پيدا كردى بياور.
بلال به حجره هايى كه مربوط به پيامبر صلى الله عليه و آله بود آمد و پس از جستجو بيست يک خرما پيدا كرد و به خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آورد.
پيامبر به آن پسر فرمود: هفت عدد آن مال خودت ، هفت عدد مال خواهرت و هفت عدد مال مادرت باشد . در اين هنگام يكى از اصحاب بنام معاذ دست نوازش بر سر آن يتيم كشيد و گفت : خداوند تو را از يتيمى بيرون آورد و جانشين پدرت سازد!
پيامبر به معاذ فرمود: محبت تو نسبت به اين يتيم را ديدم ، بدان كه هر كس ‍ يتيمى را سرپرستى كند و دست نوازش به سر او بكشد، خداوند به هر موئى كه زير دست او مى گذرد، پاداش شايسته اى به او مى دهد و گناهى از گناهان او را محو مى سازد و مقام او را بالا مى برد. برگرفته ازنشريه غدير.

ترا طالع و بخت ارزنده  باشد

سخاوت هاي تو پا ينده  باشد

نوازش  کردي مردم  وطن  را

دلت خوش ولبت پرخنده باشد.

هستي هم چنان تو را غرق در بركت مي‌كند .

هر آنچه مي‌دهي‌، هزار برابر باز پس مي‌گيري‌; يك گل هديه مي‌كني و با هزار گل گلباران مي‌شوي‌. ..اگر مي‌خواهي دنياي دروني سرشاري را داشته باشي‌، هنر سخاوت بياموز.

موسسه خيريه بنياد بيات در سال ١٣٨٢ در افغانستان  شروع به فعاليت نموده و براى اطفال يتيم ، مهاجرين  و مکاتب در مرکز و  ولايات کشور کمک مينمايد .

 بنياد بيات  تاکنون هزاران جلد کتاب مختلف را به کتابخانه هاى  رياست جمهورى ، شوراي ملي ، پوهنتون  کابل ، پوهنتون ولايات مساعدت نموده است . بنياد بيات  در پلان دارد که يک کتابخانه عصرى را  در مقر رياست جمهورى  ايجاد نمايد. بنياد خيريه بيات به تعداد دو هزار جلد کتاب  به کتابخانه شوراى ملى کشور مساعدت نمود. موسسه خيريه بنياد بيات و شرکت مخابراتى افغان بيسيم هزاران عدد سيم کارت و سيت موبايل را براى پوليس وزارت داخله کمک نمود . انجنير احسان الله بيات رئيس موسسۀ خيريه بنياد بيات گفت  : چون تامين امنيت وظيفه پوليس ملى بوده و يکى از اولويت هاى زندگى مردم  ما ميباشد بناءاين بنياد کمک به پوليس کشور را نيز در اولويت کارى خود قرار داده است  .

 به گفته وى ، هدف اصلى اين بنياد خدمت  براى وطن و کسانى است که در شرايط دشوار فعلى جان خود را به خطر انداخته و جهت تامين امنيت اجراى وظيفه مى نمايند . سنگ تهداب تعمير ليليه دخترانه پوهنتون باميان،ازسوى بنياد بيات درحالى گذاشته شد که قراراست به زودى ، سنگ تهداب يک باب شفاخانه پنجاه بستر زنانه در ولايت دايکندى نيز، از سوى اين بنياد گذاشته شود. این لیلیه به مصرف هفده ميلیون افغانی در دشت عیسی خان باميان جايی که ماستر پلان جدید شهر بامیان تطبيق ميشود،  در ظرف یکسال به طور پخته واساسی اعمار ميشود. احسان الله بیات رئيس بنیاد بیات گفت که لیلیه از طرف زنان بنیاد بیات، برای محصلین نسوان پوهنتون بامیان ساخته ميشود و هزینه آن هم، ازسوى آنها اهداء شده است .

همزمان با تهداب گذاری لیلیه ،چهار حلقه چاه عمیق  در ولسوالی سیغان و يک حلقه درمرکز بامیان نیز، از سوى بيات  افتتاح شد که مشکل آب آشامیدنی، صد ها خانواده را رفع می کند.

همچنان سنگ تهداب یک باب شفاخانه ٥٠ بستره  زنانه در نيلى مرکز ولایت دایکندی با کمک مالى بيناد بيات گذاشته شد. دراعلاميه اين بنياد گفته شده که  زنان واطفال  دراين شفاخانه، تحت تداوی قرار خواهند گرفت و این اولین شفاخانه، برای حدود چهارصد هزار تن نفوس این ولایت خواهد بود.  چون مردم دايکندى از نگاه سیستم ترانسپورتى مشكلات دارند،آنها ادویه مورد ضرورت مريضان بی بضاعت را نيز مهیا خواهند ساخت.

ساختن شفاخانه ، مکتب ، مساجد در گوشه گوشهً کشور بصورت متوازن بدون تبعيض ، توزيع لباس گرم ووسايل درسی به شاگردان مکاتب ، يتيم خانه ها ، تهيهً غذای افطاری در ماه مبارک رمضان در بسی نقاط کشور ، تجهيز ليليهً دانشگاه کابل ، اعزام حجاج مصيبت ديده ناشی از حملات انتحاری دشمنان وطن به بيت الله شريف ، کمک نقدی به  مسحقين و کمک در اعزام تيم های سپورتی به خارج کشور و

سنگ تهداب يک استديوم ورزشى در ولايت پروان که این استديوم ورزشى فوتبال در ولایت پروان با کمک بيش از دوصد هزار دالر بنياد خيريه بيات در شهر چاريکار، مرکز ولایت پروان ایجاد می‏شود. اين استديوم در مساحت 9 جريب زمين و گنجايش بيش از دو هزار تماشاچى با استندردى که يک استديوم به آن نياز دارد، در ظرف شش ماه آينده ساخته خواهد شد.احسان‏الله بيات، رئيس بنياد بيات در مراسم تهداب‏گذارى این استديوم گفت که اين دومين استديومی است که بعد از استديوم ورزشى ليسه حبيبيه کابل ابن عباس گويد: روزى براى پيامبر صلى الله عليه و آله سيصد اشرفى ، هديه آورده بودند كه حضرتش به اميرالمؤ منين عطا كرد. علي آن را گرفت و فرمود:
قسم به خدا، هر آينه اين وجه را تصدق مى كنم كه خداوند از من قبول فرمايد - بعد از چندى فرمود: چون شب نماز عشا را به جا آوردم ، صد اشرفى برداشتم و از مسجد بيرون آمدم زنى را ملاقات نمودم . آن را به او دادم ، چون صبح شد مردم به يكديگر مى گفتند: على عليه السلام ديشب ، صد اشرفى به زن زناكارى تصدق داده است و من نگران شدم ، شب بعد صد اشرفى ديگر را برداشتم ، بعد از نماز عشا از مسجد خارج شدم و گفتم : به خدا قسم كه امشب صدقه مى دهم اين را كه خداوند قبول نمايد .پس ملاقات كردم مردى را و آن وجه را به او دادم ، چون روز شد، اهل مدينه اظهار داشتند كه على عليه السلام صد اشرفى به شخص دزدى داده است و من بى نهايت افسرده خاطر شدم شب سوم صد اشرفى ديگر را برداشتم و گفتم : به خدا قسم ، هر آينه صد اشرفى صدقه خواهم داد به كسى كه خداوند قبول نمايد.
بعد از نماز عشا از مسجد بيرون رفتم و به مردى برخوردم و صد اشرفى را به او صدقه دادم ، صبح كه شد اهل مدينه گفتند: ديشب على عليه السلام به مردى غنى و مال دارى صد اشرفى داده و من به ظاهر اندوهگين شدم .به خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رفتم و ايشان را از قضايا اطلاع دادم . فرمود: يا على! جبرئيل مى گويد: خداى تعالى صدقات تو را قبول فرمود و عمل تو را پاكيزه دانشت . صد اشرفى كه شب اول به زن بدكاره دادى ، چون به منزل خود برگشت ، به سوى خدا توبه كرد و از اعمال فاسد خود دست كشيد و آن اشرفى ها را سرمايه قرار داد و در طلب آن است كه شوهرى اختيار نمايد .صد اشرفى شب دوم ، به دست دزد رسيد، وقتى به خانه خود رفت از كار خود توبه و آن وجه را سرمايه كار قرار داد تا كسب نمايد .صد اشرفى شب سوم ، به دست پول دارى رسيد كه سالها زكات خود را نداده بود، به منزل خود رفت و خود را سرزنش كرد و به خود گفت : چقدر پست هستى كه زكات واجب چند ساله را نمى دهى و مخالف حكم خدا مى كنى ولى على بن ابى طالب با آنكه داراى مالى نيست صد اشرفى به تو داده ، پس حساب زكات چند ساله را از اموال خود بيرون كرد و داد.
خداوند به سبب اين عمل اين آيه را در فضيلت على عليه السلام نازل فرمود : پاك مردانى كه هيچ كسب و تجارت آنان را از ياد خدا غافل نگرداند ناز بپا داشته و زكات فقيران بدهند و از روزى كه دل و ديده ها در آن روز حيران و مضطرند ترسان و هراسانند. برگرفته ازنشريه غدير.

 

 

 


October 28th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي